در دنیای خودرو، دانستن زبان مشترک میان مکانیکها، برقکاران و علاقهمندان خودرو اهمیت فراوانی دارد. این زبان مشترک همان مجموعهای از واژگان تخصصی است که در قالب اصطلاحات مکانیکی خودرو و اصطلاحات انگلیسی برق خودرو به کار میرود.
بدون آشنایی با این واژگان، درک مفاهیم فنی و ارتباط مؤثر با تعمیرکاران یا مطالعه منابع تخصصی بسیار دشوار میشود. اصطلاحات خودرویی تنها مجموعهای از کلمات نیستند، بلکه بهمثابه کدهایی هستند که پشت هر کدام تجربه، فناوری و دانش نهفته است. اگر قصد خرید خودرو دارید، این موارد میتوانند به شما کمک کنند که در این فضا دچار مشکل نشوید.
اصطلاحات مکانیکی خودرو
وقتی صحبت از موتور، سیستم انتقال قدرت، یا حتی سنسورهای پیشرفته برقی میشود، اگر خواننده یا شنونده با این کدها آشنا نباشد، فهم دقیق مسئله یا رفع مشکل به تعویق خواهد افتاد. اهمیت این موضوع در زمانی بیشتر آشکار میشود که بخواهید از منابع بینالمللی بهره ببرید، جایی که اصطلاحات مکانیکی یا اصطلاحات انگلیسی برق خودرو به صورت مستقیم و بدون ترجمه در متون و دفترچهها استفاده میشوند.
پیستون
پیستون یکی از مهمترین اجزای موتور در مجموعه اصطلاحات مکانیکی خودرو است. این قطعه معمولاً از آلیاژهای سبک و مقاوم ساخته میشود و به شکل استوانهای طراحی شده تا بهصورت رفتوبرگشتی درون سیلندر حرکت کند. وظیفه اصلی آن انتقال فشار ناشی از احتراق مخلوط هوا و سوخت به شاتون و سپس به میللنگ است.
کیفیت ساخت پیستون، نوع رینگهای آن و میزان لقی با دیواره سیلندر تأثیر مستقیم بر قدرت، مصرف سوخت و عمر موتور دارد. در متون فنی انگلیسی، اصطلاح Piston به همین صورت استفاده میشود و آشنایی با آن در خواندن نقشههای انفجاری موتور ضروری است.
سیلندر
سیلندر فضایی درون بلوک موتور است که پیستون در آن حرکت میکند و یکی از پایهایترین اصطلاحات مکانیکی محسوب میشود. تعداد و آرایش سیلندرها مانند خطی (Inline)، خورجینی (V-type) یا تخت (Flat) ویژگیهای عملکردی موتور را تعیین میکند.
سیلندرها معمولاً از چدن یا آلیاژ آلومینیوم ساخته میشوند و سطح داخلی آنها با دقت بسیار بالا ماشینکاری و صیقل داده میشود تا کمترین اصطکاک و بیشترین دوام را داشته باشد. در دفترچههای فنی، Cylinder بهعنوان شاخص اصلی ظرفیت موتور (حجم جابجایی) ذکر میشود.
Crankshaft – میللنگ
میللنگ محور اصلی انتقال نیرو از پیستون به سیستم انتقال قدرت است و جزء جدانشدنی اصطلاحات مکانیکی خودرو به شمار میآید. این قطعه با طراحی خاص و چندین یاتاقان و لنگ، حرکت خطی پیستون را به حرکت چرخشی تبدیل میکند. کیفیت متعادلسازی و وزن میللنگ بر روانی کارکرد موتور و میزان لرزش تأثیر زیادی دارد. در متون انگلیسی، Crankshaft معمولاً همراه با جزئیات فنی مانند Journal، Throw و Counterweight شرح داده میشود.
Camshaft – میلسوپاپ
میلسوپاپ مسئول باز و بسته کردن سوپاپهای ورودی و خروجی است. این قطعه در فهرست اصطلاحات مکانیکی نقش کلیدی در زمانبندی موتور دارد. طراحی بادامکها بر عملکرد موتور در دورهای مختلف تأثیر میگذارد.
در خودروهای مدرن، سیستمهای زمانبندی متغیر سوپاپ (VVT) به کمک میلسوپاپ امکان تغییر لحظه باز و بسته شدن سوپاپها را فراهم میکنند. Camshaft بهعنوان یکی از مهمترین اصطلاحات خودرویی در بخش موتور، اغلب در نقشههای فنی با محل دقیق یاتاقانها و نسبت چرخدندهها همراه است.
Connecting Rod – شاتون
شاتون میلهای است که پیستون را به میللنگ متصل میکند. در اصطلاحات مکانیکی خودرو، این قطعه پل ارتباطی بین نیروی تولید شده از احتراق و حرکت چرخشی میللنگ است. طراحی و آلیاژ شاتون باید استحکام بالا و وزن کم را همزمان تأمین کند، زیرا این قطعه در هر دقیقه هزاران بار تحت فشار و کشش شدید قرار میگیرد.
Clutch – کلاچ
کلاچ سیستمی است که امکان قطع و وصل انتقال نیرو بین موتور و گیربکس را فراهم میکند. این اصطلاح مکانیکی خودرو بهویژه در رانندگی دستی اهمیت فراوان دارد. کلاچ معمولاً شامل دیسک کلاچ، صفحه فشار و بلبرینگ رهاکننده است. عملکرد صحیح کلاچ باعث تغییر دنده نرم و بدون ضربه میشود.
Transmission – گیربکس
گیربکس یا جعبهدنده وظیفه تغییر نسبت گشتاور و سرعت خروجی از موتور به چرخها را بر عهده دارد. این اصطلاح مکانیکی در دو نوع دستی (Manual Transmission) و خودکار (Automatic Transmission) وجود دارد. در نوع دستی، راننده با استفاده از کلاچ و تعویض دنده کنترل کامل بر نسبت انتقال دارد، درحالیکه در نوع خودکار سیستم هیدرولیکی و الکترونیکی این وظیفه را بر عهده میگیرند.
Differential – دیفرانسیل
دیفرانسیل مکانیزمی است که به چرخهای یک محور اجازه میدهد در هنگام پیچیدن با سرعتهای متفاوت بچرخند. این بخش یکی از اصطلاحات مکانیکی کلیدی است که در پایداری و هندلینگ خودرو نقش مهمی دارد. انواع مختلفی از دیفرانسیل وجود دارد، از جمله باز (Open), لغزش محدود (LSD) و قفلشونده (Locking).
Drive Shaft – محور محرک
محور محرک میلهای است که نیرو را از گیربکس یا دیفرانسیل میانی به دیفرانسیلهای جلو یا عقب منتقل میکند. در اصطلاحات مکانیکی خودرو، این قطعه برای خودروهای دیفرانسیل عقب و چهارچرخ محرک اهمیت ویژهای دارد. طراحی دقیق U-joint یا CV Joint در انتهای Drive Shaft برای جلوگیری از لرزش و شکستگی حیاتی است.
Shock Absorber – کمکفنر
کمکفنر قطعهای است که در سیستم تعلیق وظیفه جذب ضربات و لرزشهای ناشی از ناهمواری جاده را بر عهده دارد. این بخش در فهرست اصطلاحات مکانیکی خودرو اهمیت بالایی دارد، زیرا مستقیماً بر راحتی سواری و پایداری خودرو اثر میگذارد.
کمکفنر با تبدیل انرژی حرکتی به گرما درون سیال یا گاز، ارتعاشات فنرها را کنترل میکند. خرابی یا نشتی کمکفنر باعث کاهش کنترل خودرو در پیچها و ترمزگیری میشود. در منابع انگلیسی، Shock Absorber اغلب با مشخصاتی مانند Damping Force و Twin-Tube یا Mono-Tube Design توصیف میگردد.
Tie Rod End – سیبک فرمان
سیبک فرمان یک اتصال مفصلی در سیستم فرمان است که حرکت چرخشی غربیلک فرمان را به حرکت زاویهای چرخها منتقل میکند. در اصطلاحات مکانیکی خودرو، این قطعه یکی از عناصر حیاتی سیستم هدایت محسوب میشود. خرابی سیبک فرمان میتواند موجب لقی فرمان و کاهش دقت هدایت شود. در منابع انگلیسی، Tie Rod End معمولاً همراه با جزئیاتی در مورد Thread Size و Ball Joint Type ذکر میشود.
Control Arm – بازوی کنترلی
بازوی کنترلی یک اهرم فلزی است که چرخها را به شاسی متصل میکند و امکان حرکت عمودی را در عین حفظ موقعیت جانبی فراهم میسازد. این قطعه در اصطلاحات مکانیکی خودرو جایگاه ویژهای دارد، زیرا با بوشها و مفصلها کار میکند تا سواری نرم و کنترلشده را تضمین کند. در متون فنی انگلیسی، Control Arm به همراه توضیحاتی درباره Upper و Lower Arm و نیز مواد سازنده (Steel یا Aluminum Alloy) آورده میشود.
دیسک ترمز
دیسک ترمز صفحهای فلزی است که لنتها روی آن فشار وارد میکنند تا سرعت خودرو کاهش یابد. در لیست اصطلاحات مکانیکی خودرو، این قطعه مستقیماً با ایمنی مرتبط است. جنس، قطر و طراحی سوراخها یا شیارهای دیسک بر عملکرد ترمز تأثیر زیادی دارد. در منابع انگلیسی، Brake Disc همراه با مشخصاتی مانند Ventilated یا Solid و Rotor Thickness معرفی میشود.
لنت ترمز
لنت ترمز قطعهای است که سطح اصطکاکی آن با دیسک یا کاسه تماس پیدا میکند تا خودرو را متوقف کند. این اصطلاح مکانیکی خودرو برای هر رانندهای آشناست. مواد بهکاررفته در لنت شامل ارگانیک، نیمهفلزی و سرامیکی است که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. در متون انگلیسی، Brake Pad معمولاً با اصطلاحات Friction Coefficient و Wear Indicator همراه است.
کالیپر ترمز
کالیپر قطعهای در سیستم ترمز دیسکی است که لنتها را در بر میگیرد و با فشار هیدرولیکی آنها را به دیسک میفشارد. این بخش از اصطلاحات مکانیکی خودرو برای عملکرد ترمز حیاتی است. در منابع انگلیسی، Brake Caliper با انواع Fixed و Floating و تعداد پیستونهای داخلی معرفی میشود.
بوستر ترمز
بوستر ترمز یک تقویتکننده خلأ یا هیدرولیکی است که نیروی پای راننده روی پدال را افزایش میدهد. این قطعه هم در دسته اصطلاحات مکانیکی خودرو و هم در بخش اصطلاحات خودرویی مرتبط با ایمنی جای میگیرد. در منابع انگلیسی، Brake Booster با اصطلاحات Vacuum Type یا Hydraulic Type مشخص میشود.
Alternator – آلترناتور
آلترناتور یکی از مهمترین اجزای اصطلاحات انگلیسی برق خودرو است. این ژنراتور کوچک انرژی مکانیکی موتور را به انرژی الکتریکی تبدیل میکند تا باتری شارژ شود و سیستمهای برقی کار کنند. خرابی آلترناتور باعث خاموش شدن خودرو یا تخلیه سریع باتری میشود. در متون انگلیسی، Alternator اغلب با مشخصاتی مانند Output Current (آمپر) و Voltage Regulation توصیف میگردد.
استارتر
استارتر موتوری برقی است که با چرخاندن میللنگ، فرآیند روشن شدن موتور را آغاز میکند. این قطعه کلیدی در اصطلاحات انگلیسی برق خودرو است و بدون آن، احتراق اولیه رخ نمیدهد. در منابع ، Starter Motor با انواع Gear Reduction یا Direct Drive معرفی میشود.
باتری
باتری منبع ذخیره انرژی الکتریکی خودرو است و در لیست اصطلاحات انگلیسی برق خودرو جایگاه ابتدایی اما حیاتی دارد. این قطعه جریان لازم برای روشن کردن موتور و تغذیه سیستمهای برقی را فراهم میکند. ظرفیت باتری معمولاً با واحد آمپر ساعت (Ah) سنجیده میشود و در منابع انگلیسی با مشخصاتی مانند Cold Cranking Amps (CCA) و Voltage معرفی میگردد.
ECU – یونیت کنترل الکترونیکی
یونیت کنترل الکترونیکی یا ECU بهعنوان مغز خودرو در دستهبندی اصطلاحات انگلیسی برق خودرو شناخته میشود. این واحد پردازشگر، دادههای دریافتی از سنسورهای مختلف را تحلیل میکند و بر اساس آن، فرمانهای لازم را به سیستمهای موتور، سوخترسانی، جرقهزنی، و حتی بخشهایی مانند گیربکس و سیستمهای ایمنی ارسال مینماید. ECU با نرمافزارهای داخلی (Firmware) برنامهریزی شده و در خودروهای مدرن دارای قابلیت بهروزرسانی است. خرابی ECU میتواند عملکرد خودرو را بهطور کامل مختل کند.
سنسور اکسیژن
سنسور اکسیژن، یا O2 Sensor، یکی از قطعات مهم در فهرست اصطلاحات انگلیسی برق خودرو است که میزان اکسیژن موجود در گازهای خروجی اگزوز را اندازهگیری میکند. داده این سنسور برای ECU حیاتی است، زیرا بر اساس آن نسبت سوخت به هوا تنظیم میشود. عملکرد صحیح سنسور اکسیژن در بهینهسازی مصرف سوخت و کاهش آلایندهها نقش اساسی دارد. در منابع ، این قطعه با اصطلاحات Heated Oxygen Sensor (HO2S) یا Wideband O2 Sensor معرفی میشود.
Mass Air Flow Sensor – سنسور جریان هوای ورودی
سنسور جریان هوای ورودی که با اختصار MAF Sensor شناخته میشود، میزان هوای واردشده به موتور را اندازهگیری میکند. این قطعه در لیست اصطلاحات انگلیسی برق خودرو نقش مهمی در محاسبه میزان سوخت تزریقی دارد. خرابی MAF میتواند باعث کاهش توان، افزایش مصرف سوخت و بدکارکردن موتور شود. اصطلاحات Voltage Signal Output یا Frequency Signal Output برای توصیف عملکرد آن به کار میرود.
Throttle Position Sensor – سنسور دریچه گاز
این سنسور موقعیت دریچه گاز را به ECU گزارش میدهد تا زمانبندی جرقه و میزان سوخت تنظیم شود. Throttle Position Sensor یا TPS در دسته اصطلاحات انگلیسی برق خودرو جزو اجزای کلیدی سیستم کنترل موتور محسوب میشود. خرابی این سنسور باعث شتابگیری نامنظم یا مکث موتور در هنگام فشار پدال گاز خواهد شد.
پمپ بنزین
پمپ سوخت قطعهای مکانیکی یا برقی است که وظیفه رساندن سوخت از باک به ریل سوخت را با فشار مناسب بر عهده دارد. این قطعه در اصطلاحات مکانیکی خودرو و همزمان در بخش اصطلاحات انگلیسی برق خودرو مطرح میشود، زیرا در خودروهای مدرن کنترل عملکرد آن توسط ECU انجام میگیرد. خرابی پمپ سوخت باعث سخت روشن شدن یا خاموش شدن ناگهانی موتور میشود.
Fuel Injector – انژکتور
انژکتور نازل دقیقی است که سوخت را به شکل پودر شده درون سیلندر یا مانیفولد ورودی میپاشد. این قطعه در اصطلاحات مکانیکی خودرو اهمیت فراوانی دارد، ولی عملکرد آن مستقیماً توسط سیستم برق و ECU کنترل میشود. نوع پاشش، زاویه و دبی سوخت در منابع انگلیسی با اصطلاحات Flow Rate و Spray Pattern مشخص میگردد.
Fuel Rail – ریل سوخت
ریل سوخت لوله فلزی یا آلومینیومی است که سوخت را با فشار یکنواخت بین انژکتورها توزیع میکند. در اصطلاحات مکانیکی خودرو این قطعه بهظاهر ساده، نقشی اساسی در یکنواختی عملکرد موتور دارد. فشار داخل ریل معمولاً توسط سنسور فشار سوخت به ECU گزارش میشود.
ABS – سیستم ترمز ضد قفل
ABS یا Anti-lock Braking System یکی از مهمترین فناوریها در فهرست اصطلاحات انگلیسی برق خودرو است. این سیستم با کنترل فشار هیدرولیکی ترمزها، از قفل شدن چرخها هنگام ترمز شدید جلوگیری میکند. عملکرد ABS وابسته به سنسورهای سرعت چرخ، ECU ترمز، و سوپاپهای هیدرولیکی است. این فناوری باعث افزایش کنترل خودرو و کاهش فاصله ترمزگیری روی سطوح لغزنده میشود.
Airbag – کیسه هوا
کیسه هوا یک سیستم ایمنی فعال است که در دسته اصطلاحات خودرویی مرتبط با ایمنی قرار میگیرد. این سیستم با استفاده از سنسورهای شتابسنج و واحد کنترل الکترونیکی، در هنگام تصادف شدید باد میشود تا از برخورد سر و بدن سرنشینان با اجزای داخلی خودرو جلوگیری کند. Airbag در کتب مکانیکی انگلیسی همراه با انواع Front, Side, Curtain و Knee معرفی میشود.
ESP – سیستم پایداری الکترونیکی
ESP یا Electronic Stability Program سیستمی است که با کنترل ترمز هر چرخ و گشتاور موتور، از لغزش خودرو در پیچها جلوگیری میکند. این فناوری ترکیبی از اصطلاحات مکانیکی و اصطلاحات انگلیسی برق خودرو را شامل میشود، زیرا بهطور همزمان با سیستم ترمز، موتور و سنسورهای مختلف همکاری میکند.
چراغ جلو یا هدلایت
همیشه و در هر شرایط، چراغ جلو یکی از مهمترین اجزای ایمنی و در عین حال جزو اصطلاحات خودرویی پرکاربرد است که وظیفه روشن کردن مسیر پیشرو را بر عهده دارد. این چراغها در انواع هالوژنی، زنون (HID) و LED تولید میشوند و طراحی و شدت نور آنها مستقیماً بر دید راننده و ایمنی جاده تأثیر دارد. در کتب تخصصی ، Headlight همراه با اصطلاحاتی مانند Low Beam، High Beam و Projector Lens معرفی میشود و در سیستمهای مدرن، قابلیتهای هوشمندی همچون Adaptive Lighting نیز به آن افزوده شده است.
Turbocharger – توربوشارژر
توربوشارژر یک قطعه مکانیکی و همزمان بخشی از اصطلاحات مکانیکی خودرو است که با استفاده از گازهای خروجی اگزوز، هوای بیشتری را با فشار به داخل سیلندرها میفرستد. این افزایش هوای ورودی، توان موتور را بهطور چشمگیری بالا میبرد. در متون انگلیسی، Turbocharger معمولاً همراه با جزئیاتی مانند Boost Pressure و Wastegate معرفی میشود.
Intercooler – اینترکولر
در کنار موارد مذکور، اینترکولر یک مبدل حرارتی است که هوای فشرده شده توسط توربو یا سوپرشارژر را خنک میکند تا چگالی آن بیشتر شده و احتراق بهتری صورت گیرد. این قطعه در اصطلاحات مکانیکی خودرو بهویژه در خودروهای اسپرت و دیزلی کاربرد دارد و در منابع، Air-to-Air یا Air-to-Water Intercooler ذکر میشود.
Catalytic Converter – مبدل کاتالیزوری
مبدل کاتالیزوری قطعهای در مسیر اگزوز است که گازهای آلاینده را به ترکیبات کمضررتر تبدیل میکند. این بخش هم در دسته اصطلاحات مکانیکی خودرو و هم در بخش اصطلاحات انگلیسی برق خودرو مطرح است، زیرا عملکرد آن وابسته به سنسورهای O2 است.
Timing Belt – تسمه تایم
تسمه تایم قطعهای انعطافپذیر است که میللنگ را به میلسوپاپ متصل میکند تا باز و بسته شدن سوپاپها هماهنگ با حرکت پیستونها باشد. این قطعه در اصطلاحات مکانیکی خودرو بسیار مهم است، زیرا پارگی یا خرابی آن میتواند به سوپاپها و پیستونها آسیب جدی وارد کند.
Radiator – رادیاتور
رادیاتور بخشی از سیستم خنککاری موتور است که حرارت مایع خنککننده را به هوای اطراف منتقل میکند. در اصطلاحات مکانیکی خودرو، رادیاتور برای جلوگیری از داغ کردن موتور ضروری است.
سخن پایانی
آشنایی با اصطلاحات مکانیکی خودرو و اصطلاحات انگلیسی برق خودرو نهتنها به درک بهتر ساختار و عملکرد اجزای مختلف کمک میکند، بلکه مسیر ارتباط مؤثر با مکانیکها، مطالعه منابع تخصصی و حتی انتخاب قطعات مناسب را هموار میسازد. این واژگان تخصصی، پلی میان دانش فنی و تجربه عملی هستند و با پوشش دادن حوزههایی از موتور و سیستم انتقال قدرت تا پیشرفتهترین بخشهای الکترونیکی و ایمنی، تصویری کامل از دنیای اصطلاحات خودرویی ارائه میدهند.
سوالات متداول
- ECU در خودرو چه وظیفهای دارد؟
کنترل و مدیریت عملکرد موتور و سیستمهای مرتبط.
- ABS چگونه کار میکند؟
از قفل شدن چرخها هنگام ترمز شدید جلوگیری میکند.
- تفاوت گیربکس دستی و اتوماتیک چیست؟
دستی با کلاچ و تعویض دنده راننده، اتوماتیک با سیستم خودکار.
- آلترناتور چه کاری انجام میدهد؟
شارژ باتری و تأمین برق خودرو در حال کار.
- سنسور اکسیژن چه اهمیتی دارد؟
تنظیم نسبت سوخت و هوا برای بهینهسازی احتراق.